سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قسمت چهارم مصاحبه محققان و طلاب و دانشجویان خانه هنر و اندیشه مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما در قم با منتقد محقق سینما، آقای سعید مستغاثی با عنوان «جادوئیسم و سینما». شماره 22 نشریه رواق اندیشه و هنرماهنامه تخصصی خانه هنر و اندیشه:

 

-با توجه به قدرت رسانه ای غرب، نحوه تقابل رسانه­ای با آن چگونه است؟ اهل رسانه و منتقدین سینمایی و فرهنگی ما و تلویزیون چه می تواند بکند؟

متأسفانه این چیزی است که کمتر در مملکت ما به آن توجه شده است. آنچنان ما بی توجه بوده ایم که در طول تاریخ سینما فیلم­های بسیاری ساخته شده راجع به آرمان های یهودیان، آرمان های مسیحیان، آرمان های صهیونیست­ها، بسیار زیاد راجع به قدّسیان آنها فیلم ساخته شده است، ولی ما چند تا فیلم راجع به پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) داریم! یک فیلم محمد رسول­الله (صلی الله علیه و آله وسلم) که هنوز ما داریم به آن تمسک می­کنیم، به آهنگ و موسیقی آن که آن را هم یک کارگردان سوری مقیم هالیوود برای ما ساخت، آقای مصطفی عقاد.

متأسفانه با همه ادعاهایی که می­شود، بعد از حدود سی سال انقلاب اسلامی در این زمینه کار ما در حد صفر بوده است. به همین جهت است که برخی جوان­های ما الان از اسلام و تاریخ غنی ما خیلی کم می دانند یا کاملا بیگانه اند. من به یکی از دوستان می­گفتم که الان در آمریکا فرقه اوانجلیستها با تلویزیون شناخته شده، صد و بیست کانال اوانجلیستی رصد شده، ‌بیست وچهار ساعت اینها دارند تبلیغ می­کنند.علیه شیعه و اسلام  هم تبلیغ می­کنند. ‌جایی مثل حوزه علمیه قم حداقل باید دویست کانال داشته باشد، کانال تلویزیونی، رادیویی، فیلم سازی و پرورش متخصصین. واقعاً‌ اینها که وجود ندارد، فکرش هم نیست یا بسیار کم است. حتی الان چه­قدر کتاب راجع به یهودیت که در قرآن کریم حدود هزار آیه درباره آن داریم و صهیونیسم و ارتباطش با کشور و انقلاب ما به چاپ رسیده؟ اما چه­قدر بازتاب داشته است؟ چقدر رسانه ای و مردمی شده است؟ حتی برخی جوانان ما امروزه نمی­دانند صهیونیسم چه هست، دیگر چه برسد به صهیونیسم مسیحی. به راحتی مطالب صهیونیست ها را در فیلم هایشان باور می­کنند؛ چرا که یک فیلمی از آن طرف می­آید به راحتی زیرنویس و دوبله می­شود و بسیاری از آنها در تلویزیون ما،‌ به راحتی همه اینها را نشان می­دهیم! می­گوییم کارتون است، مثلاً کارتون شِرِک ‌یا کارتون­های دیگر؛ ولی همه آنها دارند تبلیغات حساب شده و کاملاً جهت دار انجام می­دهند و ما در مقابل اینها هیچ کاری نمی­کنیم یا بسیار کم کاری می کنیم.

حتی فیلم آنها را پخش می­کنیم و نمی­آییم نقد محتوایی دقیق کنیم و بگوییم این فیلم چیست و چه می گوید، باز در نقدهایمان هم حرف آنها را ترجمه و تکرار می­کنیم، یعنی نه تنها در مقابل چیزی نمی­سازیم، کار آنها را هم می­آوریم و نمایش می­دهیم و حرف آنها را هم می­زنیم، یعنی اینکه چندین کار را برای آ­نها انجام می­دهیم،  خوب چه کاری بهتر از این! صهیونیست­ها از اول که آمدند در پروتکل های حکمایشان نیز هست، دو چیز را باید در دست بگیرند، یکی اقتصاد، یکی رسانه، رسانه­های دنیا الان در تسخیر اینها است و برخی رسانه­های ایرانی و مسلمان و تلویزیون ما متأسفانه دارند تبلیغ آنها را می کنند، مستقیم و غیرمستقیم. حتی در مسائل تاریخی، مطالبی را که آنها برای ما نوشتند، تبلیغ می­کنند، بدون اینکه در مقابل یک نفر بیاید بگوید که نه این­طوری نبود. بخش عمده ای از نظام تاریخ نویسی جهانی به دست فراماسونرهای نوکر صهیونیسم شکل گرفته است. الان هم دارند در این مملکت کتاب چاپ می­کنند. در مقابل اینها باید چکار کرد،‌ وظیفه چیست؟ آیا باید نشست و دست روی دست گذاشت؟ خیر،طبعاً باید با رسانه به جنگ رسانه رفت، نبرد امروز به نظر من شاید در جبهه­ها اتفاق نیفتد، نبرد امروز در همین رسانه­ها اتفاق می­افتد، جنگ،­جنگ رسانه­ای است.‌ البته ما در فرهنگ و سینما، فقط نباید واکنش­گر باشیم، بلکه باید برای آرمان­هایمان برنامه بسازیم. در صورتیکه حتیبه اندازه کافی چیزی در مقابل کار آنها هم نمی­سازیم. قطعا اگر با تکیه بر آموزه های اسلام ناب به سمت ساخت محتوا و قالب های کار رسانه ای برویم، نه تنها غربی هال به انفعال شدیدی می افتند، بلکه بر آنها فائق می شویم.

 

-سینمای غرب تا چه حد و چگونه در مسیر آموزه های صهیونیسم و سران قدرت در غرب است؟ اگر امکان دارد با مثال هایی از سینما بحث را تبیین بفرمائید.

در فیلم رمز داوینچی، درباره حقیقت جام مقدس صحبت می­کند و توضیح می­دهد که انجمن فراماسونری ما، این حقیقت را سال­ها نگه داشته است. یکی از قهرمانان فیلم ابراز نگرانی می­کند که ممکن است این حقیقت از یاد برود و سپس می­­­گوید: نه، ما سال­ها در هنرهای مختلف اعم از موسیقی و نمایش­نامه­نویسی و فیلم­هایمان، این حقیقت را نگه داشته ایم. مثال آن این است:برای اینکه در ذهن کودکان این مطالب از کودکی حک شود، آنها را در هزاران کارتون و برنامه کودک آورده ایم [و مردم دنیا به دلیل اشارات غیر مستقیم زیاد متوجه نمی شوند.]

الان آموزه­های مخفی اینهاست که به صورت کارتون­هایی  به خانه­های من و شما می­­آید و بچه­های ما می­بینید و می­گوییم فقط یک کارتون است، غافل از اینکه این برنامه ها همراه با مضامین نیمه پنهان صهیونیستی و کابالیستی و فراماسونری هستند. مثلا کارتونی به نام ماداگاسکار  اخیرا ساخته اند که به فارسی هم دوبله شد و در تلویویزیون هم پخش شده است. داستان چنین است که چهار حیوان مختلف در باغ­وحش نیویورک هستند که در ادامه قصه از باغ­وحش فرار می­کنند و به دامن طبیعت می گریزند. در فیلم­ها و در سینما گریز به طبیعت، بازگشت به خویشتن و هویت معنی می­شود. اینها به جنگل می­روند که به طبیعت خودشان برگردند،‌ هویت خودشان برگردند. اما در ادامه ‌اینها در جنگل وحشی می­شوند و همدیگر را می­خوردند! این فیلم بطور غیر مستقیم می­گوید که اگر تو به طبیعت و هویت خودت برگردی، از باغ­وحش نیویورک بیرون روی، وحشی می­شوی. سپس این چهار حیوان به این نتیجه محتوم می رسند که باید به باغ­وحش بر­گردند و می­گویند ما باید در این باغ وحش باشیم، ‌تحت نظارت باغ­وحش­بانان.

یعنی سران قدرتمند هالیوود و آمریکا جهان را این­گونه می­خواهند و در آثار هنری همیار اینان این­گونه القا می شود. بچه من و شما می­پرسد واقعاً همین­گونه باید باشد و باید برای همیشه در باغ وحش زندگی کنیم! دقیقاً اینها چیزهایی است که در فیلم­هایشان می­آید.

 

-چرا کابالیسم و بودیسم در سینمای غرب بیشتر مورد توجه هستند و بعضا در کنار هم هستند،اما هندوئیسم کمتر مورد توجه بوده است؟

البته به نظرم می­آید که کابالا یا همان فرقه­های فراماسونری که الان در دنیا بر رسانه­های مختلف حاکم هستند، از همه آن فرقه­های گذشته و امروز که به نظرشان در راستای اهدافشان باشد، استفاده می­کنند. حتی از معنا­گرایی  و مفاهیم ماورائی هم استفاده می کنند، البته با تقریرات و تحریفاتی که به نفع خودشان باشد. طبق آموزه­ها و طبق پروتکلهای حکمای صهیون، باید از همه چیز به نفع دنیای خود استفاده کنند. این است که شاهدیم بودیسم  را با تمام  سابقه اش، به خدمت خودگرفته اند، علاوه بر اینکه بودیسم خدا و معاد و فلسفه سیاسی ندارد و با سکولاریسم مورد نظرانها سازگارتر است، اما هندوئیسم بالاخره احکام و شرایعی دارد و کاملا بی محتوا نیست.  آنچه که یک مقدار با آموزه­هایشان منافات پیدا می­کند یا آن شخصیت­هایی که یک مقدار به اصطلاح در آموزه­هایشان مانع ایجاد می­کنند را طبعاً  کمتر مورد توجه قرار می دهند. آنهایی که بیشتر از لحاظ سیاسی و فکری با آنها همراه هستند، در کانون توجه رسانه های غربی قرار می گیرد. شخصیتی مثل دالائی­لاما –رهبر بودائیان تبت- که همه جا علم می­کنند و به او جایزه می­دهند و تقدیر هم می­کنند، به دلیل حرف شنوی و همراهی در برخی آموزه هاست.

 

-عناصر نمادین و نشان­دهنده کابالیسم و صهیونیسم چیست؟

علاوه بر نمادهای عرفانی مشترک بین مکاتب مختلف عرفان و تصوف، اولاً: مسئله آرماگدون و منجی است که خیلی برای آنها مهم است. آخرالزمان آنها بسیار شاخص است. اینها در فیلم­هایشان هم به وفور مطرح است.

 ثانیا: مسئله آنتی کرایست است،‌ آن شیطانی یا هیولا یا ضد مسیحی که می­آید و دنیا را تهدید می­کند. گاهی به آن دجال هم می گویند. البته دجال از نظر مسیحیت و یهودیت با دجال در بین مسلمانان، خیلی فرق دارد.

ثالثا: یک دلیل اینکه چرا بسیاری از فیلم­های دوران کنونی، فیلم­های وحشتناک و ترسناکی است و اینکه چرا آن­قدر جهان را وحشتناک و سیاه­نشان می دهند،‌ دقیقاً همین است که می خواهند خطر ظهور ضد مسیح یا شیطان را به بشر گوشزد کنند و بگویند که فقط منجی ما نجات بخش همه بشر است. در فیلم­هایی که در چند دهه اخیر از غرب آمده است، فیلم­های ترسناک و هراس­آور زیادی شاهد بوده ایم. همیشه یک خطری جایی را  تهدید می­کند؛ مثلا زامبی­ها، آنها که می­میرند و با یک حالت­های وحشتناکی تبدیل به زامبی می شوند، ویروسی که همه را زامبی می­کند، یا مثلاً زنبورها یا سوسک ها یا حشرات بزرگی که به افراد بشر و آبادیها حمله می­کنند، یا آتش و آتشفشان یا سیل یا زلزله­ای که خواهد آمد، یا بیماری های فراگیری که همه را تهدید می کند یا بیگانه ها و فضایی ها و تروریست هایی که هیچ نمی فهمند.

همیشه رسانه­های غرب آدم­ها را از یک چیزی می­ترسانند، آدم­های جامعه خودشان و دنیا را سیاه ­نشان می­دهند، مثلاً نشان می­دهد که یک­دفعه صبح بیدار می­شوی و در یک زنجیری قرار داری که اگر خودت را از این زنجیر خلاص نکنی با بدترین شکنجه­ها روبه رو می­شوی، همیشه ترس را به شما القا می کنند.‌ در خانه هم که باشی دچار وحشت هستی.

چند سال پیش یکی از محققان و کارگردانان آمریکایی به نام مایکل مور، در فیلمی به اسم بولینگ برای کلمباین بررسی کرد که چرا در آمریکا در سال، یازده هزار قتل با گلوله انجام می­شود‌یعنی بیشتر از همه کشورها! ‌ابتدا نظریه ای ارائه داد که شاید به دلیل سابقه خشونت بار آمریکا باشد. تحقیق کرد و به این نتیجه رسید که نه، چنین نیست. در خیلی از کشورهای دنیا این سابقه بیشتر است. نظریه بعدی را ارائه داد که دلیل خشونت زیاد آمریکایی ها این است که اسلحه بیشتری در اختیار آنان است، دید نه در کانادا بیشتر است.

بالاخره به این نتیجه رسید که این وضعِ فاجعه بار، حاصل ترسی است که رسانه­ها در جامعه آمریکا می­پراکنند. مرتب در رسانه­ها القا می کنند که به زودی سیل می­آید، ‌آفات حمله می­کنند، ‌تروریسم حاکم می شود. فیلم­ها به شدت آدم­ها را می­ترسانند،‌ جهان را سیاه می نمایانند.‌ همیشه انگار یک وحشتی در این جهان حاکم است، یک ارواحی می­خواهند این جهان را بگیرند، شیطان می­خواهد بیاید. در تداوم تبلیغات رسانه ای و سینمایی شان،  می­گویند ما هستیم که می­توانیم علیه شیطان و این جهان سیاه بجنگیم، علیه این قاتل­های زنجیره­ای. این دستگاه ماست، این چشم آبی های آمریکایی هستند که می­توانند این کار را بکنند. ما هم برای اینکه شروران را سرکوب کنیم، باید برویم و در خانه­های آنها، آنها را سرکوب کنیم. بدین نحو  لشکرکشی­های پر خرج خود را هم توجیه می کنند. اینها همه عناصر نشان­دهنده همین حاکمان دنیای امروز سرمایه و رسانه و سینماست که به طور مشخص کابالیست­ها و صهیونیست­ها هستند.

 

-در چنین شرایطی که سینمای غرب چنین فعالیت­هایی دارد،‌ سینمای ایران چه برنامه­هایی داشته یا در آینده خواهد داشت؟

خوب به واقع سینمای ایران هیچ برنامه­ای نداشته،­ فکر هم نمی­کنم در آینده با این عوامل سینمای موجود، کار مهمی انجام دهد. شاید بفرمائید این بدبینانه است، اما شما را به ساختاری که سینمای ایران دارد توجه می دهم. ببینید شما اگر به کسی یا چیزی امید داشته باشید، برمی­گردد به ساختار آن، مثلاً فرض کنید فرزندی دارید که نبوغ خاصی در او می بینید. آنگاه می­گویید این بچه اگر تلاش کند، در آینده یک چیزی می­شود. ‌ در این سینمای موجود، متأسفانه آنهایی که دارند اداره می­کنند و ساختارش را دارند، حداقل آنهایی که نبض کلیدی را در اختیار دارن، یعنی تهیه­کنندگان و تولیدکنندگان به طور مشخص، این ایده ها را ندارند.

راجع به فیلم­سازها صحبت نمی­کنم، برخی کارگردانان آدم­های خلاق و متعهدی هستند. اما به طور مشخص تهیه­کنندگان، اصلاً راجع به این مسئله فکر نمی­کنند که این مضمون یا سمبل یا تفکر صهیونیستی هست، کابالیستی هست، آخرالزمانی وجود دارد. به قول معروف این­کاره نیستند، اصلاً به این چیزها فکر نمی­کنند، فقط فکرشان همین است که فیلمی بسازند سرگرم­کننده و گیشه پسند. متاسفانه از این سینما، در نهایت آبی گرم نمی­شود، مگر اینکه یک تحول خیلی خاصی در آن به وجود بیاید.

متاسفانه تاثیر این تفکرات در جامعه  فهمیده نمی شود.  این احساس نمی­شود که جهان غرب و صهیونیست ها این فعالیت ها را علیه ما آغاز کرده اند. همه فکر می­کنیم می­توانیم گفتگو و مصالحه کنیم، نه مصالحه­ای در کار نیست، اصلاً نمی­تواند گفتگویی باشد. اصلاً آرمان­ها با هم متفاوت است، آنها امام زمان ما(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را می­گویند ضد مسیح و رئیس شیاطین! چه طور می­توانیم با آنها مصالحه کنیم! آنها ما و اجدادمان را شیطان و نیروی شر و محور شرارت نامیده اند و در فیلم هایشان نشان داده اند.اصلاً نمی­شود با یک چنین چیزی مصالحه کرد.

فقط صد و بیست کانال تلویزیونی دارد تبلیغ اوانجلیستها را می­کند. در سال حدود هزار فیلم در آمریکا ساخته می­شود، حدود ششصد یا هفتصد تای آن تبلیغ این آرمان ها و اسطوره هاست. ما چه کرده ایم؟ صدا وسیما و سینمای ما چه کرده است؟ آیا کافی بوده همین مقدار کار کمی که انجام شده است؟ ولی ما امید داریم که چنین چیزی بشود. بالاخره به نظر من از جاهایی مثل مرکز پژوهش هاس اسلمی صدا وسیما باید این حرکات و افکار بلند شود و رشد کند یا مؤسسه ای مثل موعود که آقای شفیعی از آنجا هم تشریف دارند، و ما مدتی است که در خدمت ایشان هستیم. کتاب ها و سخنرانی ها و نقد فیلم های خوبی داشته اند. اولین چیزی که به ایشان گفتم، این بود که شما باید فیلم بسازید، برنامه تولید کنید. شما هرچه کتاب هم منتشر کنید، در تیراژ دوهزار و سه هزار و پنج هزار عدد، خوب است، ولی وقتی فیلمی مثل ماتریکس هیجده هزار سینما در دنیا را به تسخیر خود در می­آورد و فروشی بالای دو ونیم میلیارد دلار دارد و سپس به خانه­های همه می­رود، در تلویزیونهای همه کشورها می­رود، تاثیرات قبلی را از بین می برد یا کم رنگ می کند.

ما در طول این بیست و هشت سال چه فیلمی راجع به یکی از مظاهر امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)  ساخته ایم، چقدر دنیا سینمای دینی یا آخرالزمانی ما را دیده است؟ اصلا ما سینمای آخرالزمانی داریم؟ واپسین دوران خوبی ها آرمان ماست و ادعا می­کنیم که ما امام زمانی هستیم.‌ چه کار کرده ایم، آمدیم حداقل نشانه­های ظهور ایشان را در سینما باز کنیم؟ باور کنید خیلی از بچه­های ما از ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)  می­ترسند! می­گویند اگر امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)  بیاید خون راه می­اندازد!

آن­قدر در این جامعه هنری ما کار نشده که نسل های بعدی از امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)  خودمان می­ترسند، ولی از مسیح آنها نمی­ترسند! مسیح(علیه السلام) مظهر مهربانی و خوبی و محبت است، چون آثار بسیاری از مسیح و قدیسان مسیحی در ویدئوکلوپ ها و ماهواره ها و حتی تلویزیون ما پخش شده است، اما متأسفانه یک فیلم هم راجع به حضرت ولیعصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)  نساخته ایم. سینما، رسانه­ها، روزنامه­ها، مجلات، هنرمندان، محققان، نویسندگان و همین حوزه علمیه قم باید کارهایی را آغاز کنند. دقیقاً حرکت باید از حوزه علمیه قم و مراکزی مثل مرکز پژوهش های اسلامی صدا وسیما شروع شود.

 

-چرا سینمای ایران سعی ندارد در مورد ظهور و منجی شیعیان، بر اساس منابع غنی اسلامی، فیلم یا فیلم­هایی ارائه دهد؟

واقعاً جای این سؤال هست و این، سؤال خوبی است، یعنی من فکر می­کنم باید بنا به آن چیزی که در احادیث وجود دارد، امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)  اول باید شناسانده شود سپس زمینه سازی برای ظهور و خصوصیات یاران ایشان بررسی شود. انشاءالله فردای امید همین ملت می­خواهد از ایشان و ارمان های ایشان حمایت کند،‌ اما ملت به درستی ایشان را نمی­شناسد. امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)  را فقط در نیمه شعبان می شناسند. جوان ها و مردم جشنی می­گیرند و بعد که می­گوییم امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)  ان­شاءالله ظهور می­کنند، گفته می شود حالا هنوز وقتش نرسیدهاست! جدی نگرفته ایم. به همین دلایل است که ظهور عقب می­افتد. همه چیز را شوخی گرفته ایم؛ ولی آن طرف، در غرب، صهیونیست های مسیحی و یهودی، خیلی جدی هستند. شما از فیلم­ها وحرکاتشان می­فهمید که واقعاً جدی هستند و آنها شوخی بر نمی­دارند، فقط دیگر این قدرت خدا و ساحت مقدس امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)  است که این مملکت را نگه­داشته است.


نوشته شده در  جمعه 88/9/27ساعت  4:49 عصر  توسط عضو گروه شهیداوینی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سواد رسانه ای درحوزه:تحلیل و برررسی شبکه های اجتماعی و موبایل
معرفی تفصیلی کتاب «اسطوره های صهیونیستی در سینما»
نقد وبررسی چند فیلم ایرانی جدید توسط سعید مستغاثی
نقد وبررسی ابعادشخصیت مرد درسینمای ایران/بررسی\تسویه حساب\
نقد و بررسی انیمیشن ظهور نگهبانان/ rise of guardian
مروری بر فیلم های بازگوکننده جنایات صهیونیسم غاصب درفلسطین اشغال
حقیقتاچرارسانه های آمریکایی نسبت به ایران،اینقدر کینه جو هستند؟!
هالیوودوبازنمایی محرف تاریخ واندیشمندان ایرانی-نقدفیلم پزشک
بررسی سینمای اسراییل[غاصب]:شرق،غرب وسیاست بازنمایی
آشنایی با الکس جونز اندیشمند و منتقد ومستندساز آمریکایی...
[عناوین آرشیوشده]